خاطرات ملیکا

دختری که به دنبال هدفش میگشت...

خاطرات ملیکا

دختری که به دنبال هدفش میگشت...

آخرین نظرات

۲ مطلب با موضوع «دوران کنکور» ثبت شده است

سلام دوستِ خوبم. خوبی؟

امیدوارم هر روزت بهتر از دیروزت باشه :)

خب امروز 31 اردیبهشت هست و 22 روز دیگه به کنکور نمونده :|

*****

کارایی که من باید تو این مدت بکنم : 

* درست کردنِ ساعت خوابم و منتقل کردنِ خواب روزم به شب ( روزی یک ساعت زودتر بیدار شم و شبم یک ساعت زودتر بخوابم. )

* خوابیدنِ حداکثر 7 ساعت در روز

* ساعت مطالعه ی حداقل 10 ساعتِ مفید در روز ( هر 2 ساعت درس یک ربع استراحت )

* دست نزدن به ابرو تحت هیچ شرایطی! ( 2 ساله که موقع درس خودن ابرو میکنم. )

* خودن روزی یک لیوان آب :| ( یک لیوان آب هم نمیخورم. )

* مسواک زدن روزی یک بار آخر شب به طور مداوم ( تنبلم دیگه :| هر روز نمیزنم :دی )

*****

اینم از اهدافم تو این مدت D:

بعد ها کم کم اهدافمو سنگین تر میکنم. :دی

امبدوارم که بتونم از پسش بر بیام.چون تا الان نتونسته بودم! یعنی نخواستم که بتونم! => خواستن توانستن است!

هر روز میام میخونم اهدافِ کنونیم رو تا مجبور شم پاشون وایسم. :)

ملی قراره تغییراتِ زیادی بکنه! خواهی دید! ;)

یک پستِ دیگه تا روز کنکور میذارم و نتایج اهدافم رو میگم.

دوسِت دارم دوست جونی. مواظب خودت باش. 

خداحافظ تا پستِ بعد :*



۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۳:۳۹
ملیکا

سلام!

خوبی؟خوشی؟

ملیکا هستم.19 سالمه.

من تصمیم گرفتم که این وبلاگ رو بزنم. چرا؟

چون که حس کردم که اینطوری بهتر میتونم که با خودم واقع بین باشم. وقتی حرفامو اینجا بزنم بعدا مجبور میشم بهشون عمل کنم تا آبروم جلوی شما ها نره . خخخخخ

*****

از خودم بگم...

من رشتم ریاضی هستش.پارسال سال چهارم که بودم اوایل سال خیلی خوب درس میخوندم و هدف مشخصی داشتم و میخواستم یکی از رشته های مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد رو قبول بشم.

یک مدت که میگذره بابام پیشنهاد میده که من برم کنکور تجربی شرکت کنم. بهم میگن که مهندسی به دردت نمیخوره و آخرش بیکار میشی. برای دخترا تجربی خوبه که برن پزشک بشن. گفتند خلاصه به من که برم تجربی شرکت کنم و رشته ی داروسازی بخونم. داروسازی کارش راحته و داروخونه راه میندازی و پول پارو میکنی! خلاصه ما رو وسوسه کردند بریم کنکور تجربی شرکت کنیم.

به گفته ی پدر تا 50 سال هم که شده پشت کنکور بمونم تا بالاخره داروسازی قبول شم!

من زیست هیچی بلد نبودم و از همون اوایل سال میگفتم من که قبول نمیشم و باشه واسه سال دیگه. برای همین کلا هیچی نخوندم!

من کنکورم تموم شد 2 هفته بعدش شروع کردم مثلا! و تمام آزمونای کانون رو رفتم.اما هی از برنامه عقب میموندم.خلاصه تا الان که 26 اردیبهشت هست و 26 روز دیگه کنکور سال 94 دارم هیچ کـــــــــــاری نکردم!

حالا نمیدونم واقعا باید چه کار کنم!2 سال از عمرم تَلَف شد اما فعلا که هیــــــچ .

اینم زندگیِ بنده طی این 2 سال!

*****

من دیشب داشتم وبلاگِ دوستم سینا رو برای بار چندم میدیدم. حرفاش واقعا روی من اثر گذاشت! نگرشم به زندگی واقعا عوض شد! طرز فکرش واقعا عالیه و این امیدی رو که به این زندگی داره رو هیچکی نداره! بی نهایت ازت ممنونم سینا جان :)

تا قبل از این مدت همش میخواستم کنکور تموم بشه فقط برم فیلم و سریال ببینم! اما الان دیگه بدم میاد از تلف کردنِ بیش از حدِ وقتم روی این چیزا!

فهمیدم که عمرِ آدم ارزشش بیشتر از این حرفاست و واقعا میشه با برنامه ریزیِ دقیق هر لحظه از عمرتو صرف یادگیری و تجربه ی یک چیز خاص بکنی!

ولی همه ی این طرز فکر ها و عقاید تا عملی نشه به هیچ دردی نمیخوره! ( این وبلاگ رو زدم تا ثابت کنم به شما و خودم که میتونم عملیش کنم! )

من از خیلی مدت پیش همش امروز و فردا میکرم برای درس خوندن و به هیچ نتیجه ای نرسیدم! اما گذشته مهم نیست. آینده هست که اهمیت داره! حتما به صلاحم بوده که 2 سال از عمرم بره! چیزای بهترم در انتظارمه. :)

پس کاری که من باید بکنم اینه که از زمانم استفاده کنم! 26 روز فرصت دادن به من و میخوان یک آزمون از من بگیرند. پس باید نهایت تلاشم رو بکنم. :)

به قولِ دوست خوبم هاشم : از تلاش هیچ ضرری نمیرسه!

امیدوارم راه اندازیِ این وبلاگ بتونه به من ( و اگه شد به شما :دی ) کمک کنه.

به امیدِ دیدار دوست عزیز

برام دعا کنید. ممنون :)



۱۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۲:۵۹
ملیکا